دیگر تا آن نبأ عظیم، اندک فاصلهای بیش نمانده است و زمین و آسمان در انتظارند. فرات تشنه است و بیابان از فرات تشنهتر و امام از هر دو تشنهتر. فرات تشنه مشکهای اهل حرم است و بیابان تشنه خون امام و امام از هر دو تشنهتر؛ اما نه آن تشنگی که با آب سیراب شود. او سرچشمه تشنگی است، و میدانی، رازها را همه در خزانه مکتومی نهادهاند که جز با کلید تشنگی گشوده نمیشود. امام سرچشمه راز است و بیابان تَف، عرصهای که مکنونات حجاب تکوین را بیپرده مینماید. مگر نه این که اینجا را عالم شهادت مینامند و مگر از این فاشتر میتوان گفت؟
امروز هفتم محرم است و سه منزل بیشتر تا آن روز واقعه نمانده است؛ اما همین امروز، هفتم محرم، در سال 61 هجری، رخدادی روی داد که تا ابد دل آزادگان عالم را به درد آورد. امروز تکرار روزی است از سال 61 هجری که آب را بر اهل بیت پیامبر بستند و از آب هم برای اهل بیت مضایقه کردند.
در این روز، عبدالله بن زیاد نامهاى به نزد عمربن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود میان امام حسین (ع) و اصحابش و آب فرات فاصله اندازد و اجازه نوشیدن حتى قطرهاى آب را به امام ندهد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خوددارى شد!
عمربن سعد نیز فوراً عمر بن حجاج را با پانصد سوار در کنار رود فرات مستقر کرد و مانع دسترسى امام حسین و یارانش به آب شدند، و این رفتار غیر انسانى سه روز پیش از شهادت امام حسین ـعلیهالسلام ـ انجام گرفت. در این هنگام، مردى به نام عبدالله بن حصین ازدى که از قبیله بجیله بود، فریاد برداشت که: اى حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانى نخواهى دید! به خدا سوگند که قطرهاى از آن را نخواهى آشامید تا از عطش جان دهى!
امام حسین ـ علیهالسلام ـ فرمود: خدایا او را از تشنگى بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!
حمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند که پس از این گفتوگو به دیدار او رفتم، در حالى که بیمار بود. قسم به آن خدایى که جز او پروردگارى نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب مىآشامید تا شکمش بالا میآمد، و آن را بالا میآورد! و باز فریاد میزد: العطش! باز آب میخورد تا شکمش آماس میکرد، ولى سیراب نمىشد و چنین بود تا جان داد.
91/9/2
9:48 عصر
9:48 عصر
امروز هفتم محرم؛ آب را بر اهل بیت (ع) بستند
بدست روح اله فرجی در دسته