سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/2/30
9:41 عصر

شهدا و انتخابات

بدست روح اله فرجی در دسته

امروز براتون یه پست میزارم درباره شهدا و انتخابات ....

واقعا چقدر قشنگ میگه اون جمله رو * که کجــــایـــــند آن مـــــردان بی ادعـــــــا *

در ادامه وصیت های شهدارم دنبال کنیم ...


انتخابات و شهدا

بر طبق احکام و قوانین اسلام انتخاب کنید نه بر طبق رابطه…بیایید ضابطه را حاکم بر انتخابات کنیم.



شهید حسین پرستار



با اخلاص در انتخابات شرکت نمایید و از خون شهیدان پاسداری کنید.



شهید ملک حسین اسدی


بدانید هر رایی که شما به صندوق می ریزید،



مشت محکمی است که به دهان ضد انقلاب و اربابان آمریکایی شان



می زنید و یک قدم او را وادار به عقب نشینی می کنید.



شهید حیدر باقری




دقت نمایید به چه کسی رای می دهید



که اگر خطا کنید



روز قیامت جوابگوی خون شهیدان خواهید بود.



شهید عباس جوشقانی





اون موقع همه چیز همین قدر خالصانه بود نه کسی اون یکی رو مسخره میکرد ... نه کسی با آبروی دیگری بازی میکرد شهدا همین بودن دیگه 





ایشاالله که شرمنده ی شهدا نشیم صلوات


92/2/30
9:31 عصر

'حجت شرعی در انتخاب' در بیانات رهبر انقلاب؛

بدست روح اله فرجی در دسته

حجت شرعی" اصطلاحی فقهی است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود که با محوریت انتخابات بیان کردند، از آن استفاده کردند.

بی شک حجتی برای مکلف قابل احتجاج و اعتماد است، که شرع مقدس به آن اعتبار بخشیده است. از مواردی که در لسان فقه جعفری و در تشخیص موضوعات معتبر شناخته شده یکی علم و یقین است و دیگری رجوع به عادل خبره.

روشن است که تمسک به عقل هم از جمله عواملی است که انسان را به حجت شرعی می‌رساند، اما منوط به اینکه استدلالات عقلی فرد را به یقین و علم یا ظن معتبر نزد شارع برساند و هر دلیل عقلی نمی‌تواند اعتبار داشته باشد.

رجوع به "اهل خبره عادل" یکی دیگر از راه‌‎کارهایی است که شارع مقدس برای رسیدن به وظیفه و حکم شرعی پای آن را امضا کرده است. مثل انتخاب مرجع تقلید که به فتوای امام یکی از راه‌های آن به غیر از علم و یقین مکلف، این است که به دو عالم عادل که توان تشخیص مجتهد و اعلم را داشته باشند، رجوع شود. یا یکی از راه‌های اثبات ماه قمری شهادت دو مرد عادل است که ماه را رویت کرده‌اند. "رجوع به عادل" در جای جای فقه شیعه مشاهده می‌شود.

با سیری در سخنان رهبر معظم انقلاب روشن می‌شود که ایشان واژه "حجت شرعی" را – خصوصا در مورد انتخابات- کمتر مورد استفاده قرار داده‌اند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای دو بار و در دو انتخابات متفاوت بر این نکته تاکید و البته تصریح داشتند که " باید برای انتخاب به حجت شرعی برسیم." یکی در دیدار اخیر خود با اقشار مختلف مردم و دیگری در بیاناتی که در آستانه انتخابات مجلس خبرگان در سال 1385 داشتند.

رهبر انقلاب در در دیدار اخیر خود با اقشار مختلف مردم که در مورخه 1392/02/25 داشتند، تصریح کردند:

" شوراى محترم نگهبان، خب مردمانى پرهیزگار، متقى و آگاهند؛ طبق قانون تشخیصى میدهند و عده‌اى به عنوان افرادى که صالحند، معرفى میشوند؛ من و شما باید نگاه کنیم ببینیم در بین این صالحها کدام صالح‌ترند، کدام بیشتر به درد مردم میخورند، کدام بیشتر میتوانند این بار سنگین را بر دوش بکشند و با امانتِ کامل این راه را ادامه دهند و پیش ببرند؛ این را باید من و شما نگاه کنیم، ببینیم، بشناسیم. از افرادى که ممکن است ما را هدایت کنند، راهنمائى کنند، کمک بخواهیم؛ بالاخره خودمان را به حجت شرعى برسانیم. اگر انسان بر طبق حجت شرعى کار کرد، چنانچه بعداً غلط هم از آب دربیاید، باز سرفراز است، میگوید من تکلیفم را عمل کردم؛ اما اگر بر طبق حجت شرعى عمل نکنیم، بعد خطا از آب دربیاید، خودمان را ملامت خواهیم کرد؛ عذرى نداریم، حجتى نداریم."

ایشان همچنین در دیداری که با اقشار مختلف مردم ‌در آستانه انتخابات‌ مجلس خبرگان مورخه 1385/09/22 داشتند، هم این چنین بیان کردند:

"سطح مجلس خبرگان، بالاترین سطح انتخاب است؛ مردم بایستى افراد شایسته را بشناسند و انتخاب کنند. چنانچه افرادى را نمى‌شناسند، از راهنمایىِ انسانهاى مؤمن و مطمئنى استفاده کنند که معرفى آنها براى انسان حجت شرعى باشد؛ دنبال حجت شرعى باشید. دنبال این باشید که اگر خداى متعال پرسید زید را چرا براى مجلس خبرگان انتخاب کردید، شما بگویید این زید را فلان کسانى که مى‌دانستیم مردمِ وارد و مطمئن و امینى هستند، معرفى کرده بودند؛ پیش خدا حجت داشته باشید. به هر معرفى‌اى نمى‌شود دل بست و اعتماد کرد. معرفى انسانهاى مورد اطمینان؛ معرفى کسانى که انسان بداند که اینها نیتشان خدایى است؛ براى دنیا و براى گِروکشیهاى سیاسى و جنجال و هیاهو وارد میدان نشده‌اند؛ بلکه به عنوان اداى وظیفه معرفى کرده‌اند؛ انسان از حرف آنها اطمینان پیدا مى‌کند و افرادى را با معرفى آنها به عنوان خبره به مجلس خبرگان مى‌فرستد."

فصل مشترک بیانات رهبر معظم انقلاب در دو عبارت مذکور این است که رجوع به افراد خبره و مطمئن می‌تواند یکی از مواردی باشد که برای انسان عند الله حجت آور است. موضوعی که مبنای آن برگرفته از فقه پویای شیعه است.

سیره علما هم البته بر همین منوال بوده است، مثلا مرحوم آیت الله خوشوقت هم از جمله عالمانی بودند که همواره بر داشتن حجت شرعی برای رای دادن تاکید داشت. این عالم ربانی برای انتخاب فرد مورد نظر در انتخابات‌های مختلف به شهادت دو عادل اهل خبره اعتماد می‌کردند.

آیت الله مصباح یزدی نیز پیش از این تاکید کرده بود: « باید در انتخابات توجه داشته باشیم که کلید سرنوشت 70 میلیون نفر را به دست چه کسی می‌دهیم، لذا نباید هم حزبی بودن، هم صنفی یا هم زبان بودن ملاک رأی دادن باشد، بلکه باید نزد خدا حجت شرعی بر رأی خود داشته باشیم.»


92/2/20
9:22 عصر

رهبر معظم انقلاب:ادامه مسیر پرشتاب پیشرفت نیازمند خلق حماسه است

بدست روح اله فرجی در دسته

رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به پیشرفت‌های شگرف ملت ایران در سه دهه گذشته به ویژه پیشرفت‌های علمی، تأکید فرمودند: سرعت پیشرفت‌های علمی ایران به گونه‌ای بوده است که مجامع جهانی چاره‌ای جز اعتراف به آن نداشته‌اند.
به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، آموزش و پرورش را یک دستگاه بسیار مهم و اساسی و زیرساخت اصلی برای شکل‌گیری جامعه ای پیشرفته و برخوردار از خصلت‌های والای انسانی و سبک زندگی اسلامی دانستند و تأکید کردند: ادامه مسیر پرشتاب پیشرفت کشور در ابعاد مختلف نیازمند حرکت جهشی و خلق حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی است و آموزش و پرورش در این عرصه قطعاً نقش‌آفرین است.

در این دیدار که به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه‌ای با گرامیداشت یاد و خاطره شهید آیت الله مطهری و همچنین شهدای معلم و دانش آموز، جایگاه و منزلت شغل معلمی را در جامعه اسلامی بسیار بالاتر و متفاوت تر از سایر مشاغل دانستند و افزودند: معلم در واقع شکل دهنده و پردازنده گوهرهای گرانبهایی است که کودکان و نوجوانان کشور هستند و بر همین اساس، شغل معلمی را نمی توان در ردیف دیگر مشاغل قرار داد.



ایشان خاطر نشان کردند: رسیدن یک جامعه به سرافرازی، رفاه، غنا، پیشرفت علمی، شجاعت، خردمندی، آزادگی و عقلانیت، در گرو آموزش و تربیت صحیح کودکان و نوجوانان است و بخش عمده ای از این وظیفه بسیار مهم نیز برعهده معلمان است.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: تأکید مکرر بر لزوم تحول بنیادین در آموزش و پرورش به این علت است که ایجاد هرگونه تحول در جامعه، مبتنی بر وجود زیر ساخت اصلی یا همان آموزش و پرورشِ برخوردار از جهت گیری اسلامی است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تصویب و ابلاغ سند تحول آموزش و پرورش، اجرایی شدن آن را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: البته در اجرای سند تحول آموزش و پرورش باید از هرگونه شتابزدگی پرهیز کرد و با در نظر گفتن همه جوانب و با تدبر و تأمل پیش رفت.

ایشان تحول در آموزش و پرورش را کاری عمیق خواندند و خاطرنشان کردند: کارهای عمیق، کوتاه مدت و زود بازده نیستند و بر همین اساس اجرای سند تحول آموزش و پرورش نیازمند کارهای تحقیقاتی متعدد در بخشهای مختلف آن است تا ریل گذاری صحیحی انجام گیرد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم پشتیبانی مالی دولت و مجلس از آموزش و پرورش، به موضوع دانشگاه فرهنگیان نیز اشاره کردند و افزودند: این دانشگاه با دانشگاههای دیگر متفاوت است زیرا در آن، شخصیت معلمان ساخته می شود ، بنابراین آموزش عالی باید پشتیبانی های لازم را از دانشگاه فرهنگیان انجام دهد.

حضرت آیت الله خامنه ای کتابهای درسی را نیز یکی از موارد بسیار مهم در آموزش و پرورش برشمردند و تأکید کردند: همواره باید با چشمی بینا، بر محتوای کتابهای درسی نظارت کرد تا به تناسب نیازها و پیشرفتها و جنسیت دانش آموزان، معارف الهی و اسلامی و مدنی و تمدن ساز و انسان ساز گنجانده و برخی موارد غیر مناسب اصلاح شوند.

ایشان با قدردانی از معلمان و زحماتی که برای تعلیم و تربیت دانش آموزان متحمل می شوند، به ایستادگی معلمان در پای منافع انقلاب اسلامی و هوشیاری آنان، در طول 34 سال گذشته، اشاره کردند و افزودند: امسال که سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری شده است، قطعاً آموزش و پرورش می تواند در تحقق این حماسه نقش آفرین باشد.

رهبر انقلاب اسلامی، تحقق حماسه را نیازمند شور و نشاط و نقش آفرینی همه آحاد مردم از جمله معلمان و دانش آموزان دانستند و خاطرنشان کردند: دانش آموزان اگرچه به لحاظ قانونی دارای شرایط رأی دادن نیستند اما می توانند بر خانواده های خود تأثیرگذار باشند و معلمان نیز می توانند هم در مسئله انتخابات به عنوان نقطه برجسته حماسه سیاسی و هم در حماسه اقتصادی که بلندمدت است، نقش آفرینی کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: کشور و ملت بزرگ ایران، با توجه به اهداف و آرمانهایی که دارد، نیازمند حماسه سازی و حرکت جهشی در بخشهای مختلف است.

ایشان با اشاره به پیشرفتهای شگرف ملت ایران در سه دهه گذشته بویژه پیشرفتهای علمی، تأکید کردند: سرعت پیشرفتهای علمی ایران بگونه ای بوده است که مجامع جهانی چاره ای جز اعتراف به آن نداشته اند.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: سرعت پیشرفت ملت ایران در زمینه های سیاسی، اجتماعی، سازندگی، آگاهی، بصیرت عمومی، اقتدار ملی و آبروی بین المللی نیز بالا بوده است اما بدخواهان ملت در تبلیغات خود به این مسائل اشاره ای نمی کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: با وجود همه این پیشرفتها، ملت ایران برای رسیدن به اهداف و آرمانها، و جایگاه شایسته خود نیازمند پیشرفتهای بیشتر و شگرف تر است، و لازمه چنین پیشرفتها و جهش هایی خلق حماسه است.

ایشان با اشاره به تجربه موفق خلق حماسه در دوران دفاع مقدس، تأکید کردند: به لطف خداوند، ملت ایران در خلق حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نیز موفق خواهد شد و آن را به چشم خود خواهد دید.

در ابتدای این دیدار آقای حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش با اشاره به تصویب سند تحول بنیادین گفت: برای اجرای این سند مهم، تدوین و آماده سازی 6 سند پایین دستی و نقشه راه تحول بنیادین در دستور کار قرار گرفت که تاکنون سند برنامه درسی ملی رونمایی شده است.

وزیر آموزش و پرورش، اجرای نظام جدید آموزشی، هدایت دانش آموزان به سوی رشته های فنی و حرفه ای، توجه ویژه به دانش آموزان نخبه و ارتقای کمی و کیفی المپیادها، استفاده از فناوریهای جدید در مدارس و تأسیس دانشگاه فرهنگیان را از جمله زیرساختهای ضروری برای تحول بنیادین در آموزش و پرورش برشمرد.


92/2/2
11:20 عصر

طرح باکو برای تجزیه ایران در توطئه آمریکایی «ریگا»

بدست روح اله فرجی در دسته

بر پایه گزارش‌های رسیده از منطقه قفقاز، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، به تازگی آمریکا، فعالیت‌های دفتر ویژه ضد ایرانی خود در باکو را به شدت افزایش داده که برگزاری اجلاس اخیر گروهک‌های تجزیه‌طلب‌ «پان ترکیست» در باکو نیز در همین راستا به انجام رسیده است.

ریگا یکی از اصلی‏‌ترین پایگاه‌های آمریکا و غرب، برای کسب اطلاعات و جاسوسی از شوروی و مرکزی برای اپوزیسیون‌سازی و عملیات براندازی علیه شوروی بوده که نقشی کلیدی در بستر سازی برای فروپاشی شوروی پیشین و تجزیه آن به پانزده کشور مستقل داشته است.

تحریف تاریخ توسط مسکو و باکو و درخواست الحاق جمهوری آذربایجان به ایران

روس‌های تزاری، کمونیست‌ها و هم اکنون پان ترکیست‌ها برای جلوگیری از ابراز تمایل مردم جمهوری آذربایجان برای بازگشت به سرزمین مادری، بهترین راه را تحریف و وارونه نمایی تاریخ یافته‌اند. دولتمردان مسکو و باکو با جعل و تحریف تاریخ و با نادیده گرفتن تعمدی جنگ‌های پانزده ساله ایران و روس، چنین ادعا می‌کنند که مردم شهرهای ایرانی قفقاز مانند گنجه و شروان و باکو و نخجوان با میل و رغبت خود به روسیه پیوستند تا در زیر پرچم روسیه زندگی کنند (!).

امروز نیز همانند دوره کمونیسم، تربیت شدگان مکتب تاریخ نگاری استالین در باکو به تحریف تاریخ ادامه می‌دهند و با ستایش از چنگیز و تیمور و حتی با تطهیر آذری کشی‌های عثمانی‌ها چنین تبلیغ می‌کنند که مردم آذری از ‌نژاد مغول و ترک تبار هستند، هیچ قرابتی با ایرانیان ندارند، فارس‌ها بزرگ‌ترین دشمنان آذری‌ها هستند و عهدنامه‌های ننگین گلستان و ترکمانچای را که منجر به اشغال سرزمین‌های قفقازی ایران توسط روسیه شد به عنوان عهدنامه‌هایی معرفی می‌کنند که‌ کشور خیالی آذربایجان! ‌را دو بخش کرد و بین ایران و روسیه تقسیم نمود! این در حالی است که مطالعه متن این قرارداد‌های ننگین به سادگی روشن می‌نماید که هیچ نامی از آذربایجان برای مناطق اشغال شده روسیه برده نشده و نام آذربایجان با تحریف تاریخ در سال 1918میلادی برای اران و شروان تاریخی گذاشته شد تا بعد‌ها بتوانند با آن ابزار، آذربایجان تاریخی با مرکزیت تبریز را از ایران تجزیه کنند.

باکو، ریگای شوروی و بعد آمریکا برای تجزیه ایران

باکو پس از سال 1319 خورشیدی (1940 میلادی) همواره نقش ریگای شوروی را علیه ایران بر عهده داشت‌. روسیه که در دوره تزار توانسته بود، اراضی قفقازی ایران و به ویژه جمهوری آذربایجان را اشغال کند، از باکو به عنوان اصلی‏‌ترین مرکز برای گسترش جریان شوروی‏گرا و تجزیه طلب در آذربایجان ایران استفاده می‌‏کرد. به بیان دیگر، شوروی در اندیشه تجزیه‌ آذربایجان ایران و منظم کردن آن به خاک خود بود و در اجرای این طرح، باکو نقش اصلی را بر عهده داشت. بر این پایه، دشمنان ایران، نام اران و شروان تاریخی را به «جمهوری آذربایجان» تغییر دادند که بتوانند در مرحله بعدی به هدف شوم خود در تجزیه تبریز از ایران دست یابند.

‌تلاش شوروی برای تجزیه آذربایجان ایران در دوره جنگ دوم جهانی از طریق ابداع نظریه ضد اسلامی «پان آذریسم» و ایجاد حکومتی دست نشانده (فرقه دمکرات) ناکام ماند و هزاران تن از وابستگان فرقه به شوروی (باکو) گریختند.


پس از انقلاب 1357 و با آشکار شدن فعالیت احزاب و گروه‌هایی مانند توده و فدایی خلق به نفع شوروی، صد‌ها تن از وابستگان این احزاب و گروه‌ها به باکو رفتند.‌

‌دولت شوروی با سازماندهی ایرانی‏‌های ساکن در جمهوری آذربایجان (به ویژه باکو) از آن‌ها در امورات گوناگون ضد ایرانی، از جاسوسی گرفته تا کارهای رسانه‌‏ای و تبلیغی و اقدامات تحقیقی استفاده می‌‏کرد.

‌پس از فروپاشی شوروی و روی کار آمدن سیستمی غربگرا، ضد اسلامی و ضد ایرانی در باکو، آمریکا میراث بر جای مانده از شوروی را در اختیار گرفت.

بررسی فعالیت‏‌های پایگاه ضد ایرانی آمریکایی ریگا در باکو نشان می‌‏دهد که سازمان سیا، با پوشش عناوین و اصطلاحات حقوق بشری مانند نشست اخیر هم اندیشی تجزیه طلبان، دفتر مخالفان غیر خشونت‌طلب و دایر کردن کارگاه‌های آموزشی (جاسوسی) به جمع‏آوری، آموزش و تقویت مزدوران تجزیه طلب به اصطلاح هویت طلب پرداخته و می‌‏کوشد تا با ایجاد سرپل‌هایی در اطراف ایران، با داخل ارتباط برقرار و جریان‌هایی را ایجاد نمایند. این جریان‌ها می‌‏توانند اهداف و افکار متفاوتی داشته باشند، که طیف گسترده‌ای از جریان‌های فرقه‌‏ای به اصطلاح هویت طلب تا حتی سوء استفاده از احساسات طرفداران تیم فوتبال محبوب آذربایجان را نیزدر بر می‌گیرد.

نقطه ‌مشترک این جریان‌ها، دامن زدن به تمایز قومی ـ زبانی، نفرت پراکنی قومی ـ زبانی،‌نژاد پرستی و ترک گرایی در قالب «پان ترکیسم» است که در فرایندی چند ساله باید ضمن درگیر کردن دستگاه‌های نظام با مسائل عدیده و تغییر فضا به ایجاد آشوب‌ها، ناامنی‏‌ها و خشونت‏‌های فزاینده در مناطقی چون آذربایجان و کردستان و خوزستان و بلوچستان، امنیت ملی ایران را تهدید نماید و در پایان به هدف نهایی یعنی تجزیه ایران منجر شود.

فرجام سخن

در مجموع علل سیاست‌‏های ضد ایرانی دولت باکو را می‌توان ‌مختصرا به شرح زیر جمع‌بندی کرد:

1‌ـ بنا بر دستور کار ایجاد خاورمیانه بزرگ، ایران کوچک همواره در دستور کار دشمنان ایران زمین بوده است. از نقشه سال 1978میلادی (مربوط به دوران پهلوی) برنارد لوییس انگلیسی به عنوان پدر تجزیه ایران گرفته تا نقشه‌های رالف پیترز و نقشه وزارت دفاع آمریکا، تقسیم ایران به 5 کشور کوچک آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان در دستور کار انیرانیان‌ها قرار دارد که ‌‌نهایت تلاش‌های این افراد به صورت آشکار و پنهان علیه منافع ملی ایران بر این امر متمرکز شده که مانع اتحاد مجدد سرزمین‌های جداشده شمال ارس با ایران شوند. دشمنان ایران زمین بر این اندیشه‌اند که با توجه به منابع عظیم نفت و گاز باکو، بازگشت سرزمین‌های از دست رفته قفقاز به ایران می‌تواند قدرتمند‌تر شدن بیش از پیش ایران را به دنبال داشته باشد. بر این پایه، به‌‌کار‌گیری و تأمین مالی و تشکیلاتی مزدوران تجزیه طلب قومی در رسانه‌های فارسی زبان و آذری زبان ماهواره‌ای و فعالیت‌های پرشتاب تبلیغاتی حتی در عرصه‌های فرهنگی و ورزشی داخل ایران در همین راستا قابل ارزیابی است.

2 ـ ‌سیاست فرافکنانه خواست‌های قومی یکی از مهم‌ترین اهداف دولت باکو محسوب می‌شود. دولت باکو با جمعیت اندک هشت میلیونی از تنوع قومی‌ ـ ‌زبانی بسیاری برخوردار است. یک ونیم میلیون تالشی، تات و کرد‌ها ایرانی زبان، نیم میلیون لزگی و جمعیت‌های پرشمار آوار‌ها برخوردار است. این اقلیت‌های پرشمار در معرض فشار شدید‌نژاد پرستانه دولت باکو حتی از کاربرد رسمی زبان مادری محرومند و پتانسیل‌های فراوانی برای خواست‌های قومی و پیوستگی با ایران برخوردارند. لذا دشمنان ضد ایرانی مستقر در باکو تلاش دارند در هماهنگی با اهداف ضد ایرانی دولت آمریکا، پتانسیل تحریکات قومی خود را از شمال ارس به آذربایجان تاریخی به مرکزیت تبریز منتقل نمایند.

3 ـ دولتمردان باکو به خوبی می‌دانند که اکثریت مسلمانان آذری جهان در ایران زندگی می‌کنند و اگر هر نوع اتحادی بخواهد اتفاق بیفتد، این کشور کوچک آذری نشین جمهوری آذربایجان با جمعیت کوچک آذری است که باید به مام میهن یعنی ایران با جمعیت عظیم آذری‌های ایران دوست می‌پیوندد و برعکس آن اتفاق نمی‌افتد. پس دامنه تلاش‌های دولت باکو با همراهی آمریکا و اسراییل بر این هدف متمرکز است که سناریوی طبیعی و تاریخی بازگشت جمهوری آذربایجان به ایران را با اتحاد جعلی به اصطلاح آذربایجان (جعلی) با آذربایجان واقعی (که با نام جعلی جنوبی می‌نامند) تغییر دهد.

4 ـ ‌سرقت فرهنگ و هنر ایرانی و تصاحب و ثبت آن به نام دولت باکو در میراث معنوی جهانی یونسکو، به عنوان هویت سازی جعلی فرهنگی، اقدام ضد ایرانی دیگری است که در راستای سرقت میراث فرهنگی و تاریخی سرزمین کهن ایران صورت می‌گیرد که به عنوان بخشی از بستر سازی برای ادعاهای ارضی آینده قابل ارزیابی است. مشارکت در مالکیت آیین ایرانی نوروز، تصاحب نظامی گنجوی (که به گفته خود در اسرارنامه،‌زاده روستای «تا» در تفرش است)، تصاحب موسیقی عاشیقلار (که یادگار شاه اسماعیل صفوی است)، تصاحب هنر فرشبافی ایرانی و به تازگی تصاحب ساز «تار ایرانی» همگی گواهی هستند بر این مدعا.

5 ـ ‌جدایی عملی بیست ساله قره باغ و ناتوانی جمهوری باکو از بازپس‌گیری قره باغ از کشور کم جمعیت دو میلیون نفری ارمنستان، فشار و انتظار بسیار افکار عمومی آن سامان را همواره به همراه داشته است. از این روی ادعاهای ارضی باکو علیه تمامیت ارضی ایران می‌تواند انحراف افکار عمومی مردم جمهوری آذربایجان ازناتوانی دولت باکو در بازگشت قره باغ را به همراه داشته باشد.

6 ـ ‌با توجه به جدایی طبیعی سرزمینی نخجوان از سرزمین اصلی دولت باکو توسط ارمنستان، استقلال سرزمین قره باغ از دولت باکو، فاصله و قطع ارتباط بیشتر جغرافیایی نخجوان از سرزمین اصلی دولت باکو را منجر شده که اتصال زمینی دو منطقه را تنها از راه آذربایجان ایران ممکن می‌سازد. این نقطه ضعف، یکی از اهداف راهبردی چشمداشت دولت باکو به اشغال آذربایجان تاریخی ایران زمین است تا هم این جدایی جغرافیایی نخجوان از باکو جبران شود و هم اتصال و دسترسی مستقیم به مرز مشترک با دولت ترکیه امکان پذیر باشد.

7 ـ ‌‌بیشتر کار‌شناسان دیپلماتیک در این نکته اتفاق نظر دارند که ‌استفاده نکردن جمهوری اسلامی از اصل حقوقی «مقابله به مثل»، موجب تداوم جسارت‌های دولت باکو در اجرای سیاست‌های ضد ایرانی با هماهنگی آمریکا و اسراییل شده است. الطاف یک سویه ایران از جمله ارتزاق منظم بیش از 40000 خانواده آذری با هزینه ملت ایران، اجازه تردد اتباع باکو به نخجوان از طریق خاک ایران، تأمین رایگان برق و گاز باکو و نخجوان، رفع یک طرفه روادید برای اتباع جمهوری باکو و... سیاست‌هایی است که نه تنها واکنش مثبت طرف مقابل را به دنبال نداشته بلکه بنا به ضرب المثل معروف «نیکی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند ـ به گسترش پرشتاب فعالیت برنامه ریزی شده مزدوران تجزیه طلب با حمایت دولت باکو انجامیده است. نمونه‌های این فعالیت‌ها در برگزاری همایش‌های ضد ایرانی، حرکت‌های جمعی برنامه‌ریزی شده در سایت‌های اینترنتی و فضاهای مجازی و حتی توهین و فحاشی و شعار‌های تجزیه طلبانه در زمین‌های ورزشی هم دیده می‌شود.

اگر حاکمیت باکو و دستگاه‌های دولتی این حکومت با دشمنان تمامیت ارضی ایران روابط نزدیکی برقرار کرده و آن‌ها را تحت حمایت سیاسی، تبلیغاتی و مالی قرار داده است، ایران نیز از این حق طبیعی برخوردار است که مقابله به مثل کرده و از «حکومت مستقل قره‏باغ» و سایر اقلیت‌های قومی جمهوری باکو مانند هواداران تشکیل «جمهوری تالش ـ مغان در سالیان و لنکران» یا فعالان تشکیل «جمهوری لزگستان در بخش‌های زاگاتالا و بالاکن» حمایت کند، یا اگر دولت باکو به فعالیت‌های ضد ایرانی مرکز ریگای آمریکا در باکو پایان ندهد، ایران نیز می‌‏تواند بدون صرف هزینه‌‏ای، امکان فعالیت ایستگاه مشابهی علیه دولت باکو را به ارمنستان بدهد.

بی‌‌گمان، تنها با تکیه بر اصل حقوقی «مقابله به مثل» می‌‏توان دولت باکو را وادار کرد تا سیاست‌های اشتباه خود را درباره همسایه بزرگ خود ایران، اصلاح کند و این می‌‏تواند موجب تقویت و گسترش روابط تهران ـ باکو نیز شود.